روز سوم حضوری
سلام😐🥲🥲 بدبخت تر از منم هست ؟ سر کلاس شیمی سردرد گرفته بودم شونه ام انگار گرفته باشه اصلا وضعی! مرجان و ........ کیف منو تو کمد وسایل قایم کرون قفلشم تو اونیکی کند کردن باز قفل کردن کلیدشو دادن دست فاطمه😐😐😐 فکر کن 🥲🥲🥲 اونم گم کرده بود😐😐💔🙄 حالا من رفتم دفتر دنبال کیفم🙄🤣 میگم اسپری الکل کنار کیفم بوده ، الان اسپری هست کیفه نیست🙄💔 خدا رو شکر ........ یادش رفته در کمد اولی که کلید توشه رو قفل کنه🤣🤣🤣 مرجانم نتونست تحمل کنه خودش لو داد😑 هر هر هر بی مزه خانم😒😒💔 ديگه رفتم کیفرو آوردم ......اومد کلید داد گفت حلال کن 🙄 گفتم اینا این کیفه دستمه🙄💔💔 شورانگیز امروز کمتر اذیت کرد🥲 ...
نویسنده :
سایه
14:07